پیامهاش 2

ساخت وبلاگ
 
  
   
 
  
LOVE
 سه شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۶ ساعت: 15:21 
تو نمینویسی اما من مینویسم از دلم که پره از احساسه به تو از فکرم که لحظه ای غافل نمیشه از تو .چه روزهای عجیبی رو دارم سپری میکنم روزهایی پر از حس عاشقی روزهایی رو پر از حس حسرت حسرت نداشتنت نبودنت.
کاش کنارم بودی
  
LOVE
 سه شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ ساعت: 16:47 
چه روزهای خوش هوایی چه روزهای پر از انرژیو پر نشاطی است این روزها برای همه اما برای من روزهای دلتنگیست و دلگیری
هر روز دریغ از دیروز
امروز هیچ هیچ هیچ خبری ازت نداشتمو ندارم
حرفی برای گفتن ندارم ..........
  
LOVE
 دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۶ ساعت: 16:15 
چرا اخه چرا نمینویسی?
شاید حرفی برا گفتن نداری?
شایدم حال نمیکنی بنویسی
  
LOVE
   
 
  
....
 جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۹۶ ساعت: 14:54 
سلام
این روزها فکرت و خاطراتت تمام ذهنم رو درگیر کرده لحظه ای ازت غافل نیستم و گاهی چقدر غم انگیزه فکر کردن به تو
امروز داشتم عکساتو تو پیج اینستات نگاه میکردم چقدر دلم خواستت چقدر دورو دست نیافتنی هستید هم تو و هم حسهای نابی که روزهای اول به من میدادی.
نمیدانم این حالو هوا فقط برای منه یا نه تو هم مثل منی...
دلم تنگته اونم از نوع زیادش
  
....
 سه شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۶ ساعت: 15:42 
چه روزهایی و چه اتفاقاتی گاهی در انتظار ادمه
اتفاقاتی که هیچوقت هیچوقت فکرش رو هم نمیتونستی بکنی ولی.....
نمیدونم حس و حال الانمو چه جوری برات توصیف کنم
گیجم منگم,هنگم اصلا بهم ریخته ام.کاش کنارم بودی الان کاش میتونستی کمکم کنی............
کاششش بازم کاش...کاش حداقل فردا قرار بود ببینمت
  
....
 سه شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۶ ساعت: 0:1 
یه وقتایی هست که ادم از شدت خوشحالی یا ناراحتی ارام نیست یا دارن تو دلمون رخت میشورن یا دارن عروسی میگیرن.
امشب برای من ازهمون شباست شبایی که عروسی گرفتن تو دلم اخه قراره فردا تو رو ببینم اونم از نزدیک اونم طوری که نفس به نفس من باشیو دستات دور من حلقه شده باشن.
تو لحظه ای ارامش بخش تر و لذت بخش ترو زیباتر از لحظه در اغوش کشیدنمونو سراغ داری?
من ندارم من تو رو دارم که به دنیا می ارزی واسم
  
....
 شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۶ ساعت: 15:46 
کاش مثل گذشته ها مینوشتی
  
....
 سه شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۶ ساعت: 0:27 
چقدر نبودنت سخت میگذره دلم یک دیدار میخواهد و بس دلم تو را میخواهد و بس
دلممممممممممم........
وب سایت   ایمیل 
....
 پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۶ ساعت: 0:54 
حالا چهارشنبه ها برای منم مقدس شده اند.کاش میشد کاشششش
چقدر نگاهت توی جمع برایم سنگینه.نگاهی که فقط میتونم گذرا ببینمش به جای اینکه ........
اصلا ولش کن
  
....
 دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۶ ساعت: 11:5 
جوابی ندارم جز اینکه بگم یه جورایی تو هم قضاوت کردی منو و متنامو من توی همه متنام مینویسم که حس و حاله اون موقعه منه.من خیلی ناراحت میشم که چرا تو رو با تمام عشق و دوست داشتنی که دارم ناراحتت میکنم و این کارم خیلی ازار دهنده است حداقل برای خودم.
ادمها گاهی نمیتونن خودشونو جای طرف مقابل بزارن و این یه مقداری کارو سخت میکنه تو برای من نقش یه ناجی یه نعمت یه حس خوب رو داشتی و داری و من فقط خیلی دلتنگت میشم اونقدر که قبلا هم گفتم بهت گاهی حس میکنم میخوام خفه بشم.
تواز روز اول از من دور بودی ولی الان خیلی دورتری و متاسفانه من گاهی نمیتونم این دوری رو تحمل کنم نداشتن دستات و اغوشت هرچند کم برام خیلی سخته اونقدر که گاهی حس میکنم مخصوصا نیستی و یا من خیلی اویزونتم.اگر تو نمیتونی اسم عشق یا دوست داشتن رو روی حسای من بزاری ولی من میزارم چون تو رو واقعا دوست دارم اگر اینجور نبود باید تو این مدتی که کمتر هستی فراموشت میکردم در حالی که نه تنها که فراموش نشدی بلکه من حریص تر شدم و دلتنگتر من وقتی تو تلگرامم فقط پروفایلتو نگاه میکنم خواهش میکنم حسایی که من در تو به وجود میارم از دوست داشتن تا نفرت تا ناراحتی تا عصبانیت تا هرچی اصلا با هیچ حس دیگه ای مقایسه نکن چون توی تمام حسای من دوست داشتنت موج میزنه.
من تو رو دوستتتتتتتتت دارم
  
....
 شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۶ ساعت: 13:35 
دلم میخواد مدام بنویسم بنویسم بنویسم.دلم و مغزم پره از کلمات.اما میترسم میترسم از نوشتن از اینکه مزاحمت باشم از اینکه هیچ جذابیتی نداشته باشه نوشته هام از اینکه .......چه حس بد و وحشتناکیه این حس
  
....
 جمعه ۱۳ بهمن ۱۳۹۶ ساعت: 0:55 
یاداوری تمامی خاطرات برایم گاهی خیلی غم انگیز است.خیلی خیلی زود تمام میشوند خوبیها.امشب استوریتو که دیدم یادم امدم.جمعه ای که تو تو اینستا پست گذاشته بودی و اونقدر پستت از دلت بلند شده بود که به محض خوندنش به دله منم نشست.چقدر اون حسا خوب بودند چقدر اون چتاهایی که از ساعت 1تا2باهم میکردیم خوب بود فقط این انگشتای من بودن.که با سرعت هرچه تمام تر رو صفحه کلید موبایلم حرکت میکردند و تمام تلاششون این بود که حرف دلم رو خیلی صریح و سریع به تو منتقل کنن.تمام ترسم.این بود که نکنه وقت کم.بیارم.که نکنه بی خداحافظی تمام بشه که.نکنه که نکنه نگم دوستت دارم .که نکنه که نکنه که نکنه........
اما الان روزها سپری میشن گاها بدون یک پیام نه یک پیام خشک و خالی هیچ هیچچچچچچ.اینایی رو هم که گفتم حمل بر توقع نشه فقط جنبه دردودل داشته و بسسسس
  
....
 دوشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۶ ساعت: 23:40 
چه روز بدی بود امروز حتی امروز یه خوبی خشک و خالی هم ازت نداشتم یعنی اینقدر سرت شلوغه!نمیدونم ولی گاها فکر میکنم خیلی مزاحمتم.هر روز چندین و چندین بار صفحه تلگرام رو باز میکنم و چندین پیام تایپ میکنم برات اما موقع ارسال پشیمون میشم و پاکشون میکنم چون باخودم میگم جز مزاحمت چیز دیگه ای نیست این پیامهای من.
امروز هم که دیگه ........
خیلی بد داره جلو میره خیلی.....
  
....
 یکشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۶ ساعت: 14:21 
نمیدونم که میتونی تصور کنی یا درک کنی که چقدر حس خوبی دارم چقدر خوشحالم میدونی حسم دقیقا مثل قل قل یه چشمه است اونقدر پرم از حس خوب که فقط میتونم خودم درکش کنم همه این حسای خوب واسه اینه که تو امروز توی وبلاگت برای من نوشتی این خیلی برام با ارزشه.ممنونم
  
....
 سه شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۶ ساعت: 23:49 
گاهی دلت میخوتد سر به بیابون بزاری گاهی دلت میخواد نباشی اخه چرا چرا هیچ کی نمیفهمه تو چه مرگته؟تو.چی میخوای چی نمیخوای ؟ خدای من تو چرا دیگه ؟گاهی کم میاری اونقدر کم که هیچی ارومت نمیکنه چیزی با کسیو میخوای که نیست هیچیش نیست.چرا ادما اینقدر قدر نشناسن چرا اینقدر بی معرفتن چرا در مورد همه چی راحت نظر میدن?خدااااااااااااااا خدای مهربون کمکم کن.
از خودم بدم میاد اخه من به خاطر کی به خاطر چی گاهی اشتباهات بزرگی انجام میدم چرا اخه چرااااااااااااا.
دلم میخواد بترکه.این متنو فقط از باب دردودل نوشتم دلم گرفته بود نوشتمش
  
تنها
 دوشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۶ ساعت: 10:26 
کاش میتونستی بفهمی که وقتی ان نمیشی و نیستی من چه حالی دارم کاش حداقل فقط یه پیام بدی و بگی من اصلا امروز نمیتونم ان باشم تا من اینجوری تا این وقت روز بال بال نزنم و از شدت نگرانی ودلتنگی قلبم تو حلقم نباشه.اینجوری بی خبر نرو نباش.
کاش ادما میتونستن میزان عشق و علاقه ادمای مقابلشون رو بفهمن اون موقع تو میتونستی خیلی خیلی خوب حس منو بفهمی..من عجیب دوست دارم
الان خوبم...
ما را در سایت الان خوبم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bimokhatab بازدید : 165 تاريخ : دوشنبه 20 خرداد 1398 ساعت: 13:56